اون اوایل یه نفر یه ویدئو ساخته بود و توش از مردمی که هنوز میترسیدن که «یک قدم» جلو بیان میپرسید خط قرمز شما چیه؟ چون هرکسی یه خط قرمزی داره. یه چیزی وجود داره که خونش رو به جوش بیاره. یه چیزی وجود داره که براش اهمیت زیادی داره. مثلا یک نفر طرفدار حقوق حیواناته. نمیتونه ببینه پیروز منقرض میشه یا یه شکارچی درنای امید رو میزنه یا «سگهای بیگناه ممنوعه» به گلوله بسته میشن. یک نفر ممکنه خط قرمزش محیط زیست باشه. از دیدن خشک شدن دریاچهی ارومیه اعصابش بهم بریزه. یا از شنیدن خبر سوختن درختهای جنگلهای گلستان. بعضیها از حقوق سالمندان دفاع میکنن چون اعتقاد دارن بعد از یه عمر زندگی با عزت نباید توی اون سن پشت ماشینهای اسنپ و تپسی درحال عوض کردن دنده باشن که زندگیشون بچرخه. یک نفر ممکنه دیدن رنج کارگرها خط قرمزش باشه. تحمل نکنه که ریختن معدن باعث مرگشون بشه یا توی هفت تپه دستگیر بشن چون به وضعیتشون اعتراض دارن. گروهی از مردم نگران دانشجوهای کشورن. نمیتونن ببینن که قشر جوون یا توی زندانه یا اون طرف مرز توی کشورهای غریب فقط چون دلش میخواد یه روزی یه زندگی بهتر داشته باشه. بعضیها به وضعیت اقتصادی یه کشور اهمیت میدن. بعضیها به آثار باستانی و تاریخش. بعضیها حقوق زنان براشون مهمه. تجاوز و دستدرازی و آزارشون رو نمیتونن ببینن. بعضیها حقوق اقلیتهای مذهبی براشون اهمیت داره. یه عده نگران وضعیت مهاجرایی هستن که از کشورهای اطراف میان. یکی ممکنه اشک یه مادر خون بشه جلوی چشمش. یکی ممکنه غم یه پدر رو تحمل نکنه. یکی ممکنه مرگ بیدلیل یه جوون خط قرمزش باشه. یکی دیگه کودکهمسری، کودکآزاری، کودککار، کودککشی… کودککشی… کودککشی، کودککشی…
من نمیدونم هر کدوم از شما، هر کدوم از ما، کدوم دسته از این آدماییم فقط میدونم هر کدوم، هرجا که هستیم، هر آرمان و اعتقاد و آرزویی که داریم زیر پای جمهوری کثافت اسلامی له شده. از هر خط قرمزی که تصورش رو بکنیم رد شده. پس لطفا «هرکس، هرکجا که ایستاده٫ برای دریده نشدن بیشتر خط قرمز خودش هم که شده، یک قدم بیاد جلوتر!»